دیشب خندوانه بعضی از اعضای تیم فوتسال بانوان که قهرمان آسیا شده بودن رو آورد، می گفتن از بچگی شروع کردن، بهشون می گفتن دختر رو چه به فوتبال چه به توپ و توپ بازی. و من دقیقا این رو درک کردم. بچه که بودم با داداش کوچیکم فوتبال بازی میکردم، بچه بود نمی فهمید و راحت و آزاد با هم بازی می کردیم اما برادر بزرگترم میگفت دختر رو چه به فوتبال تو پسری یا دختر و همین حرفش منو عصبانی می کرد سر لجم مینداخت. من این قد عاشق فوتبال شده بودم که تا نیمه شب هم میموندم و بازی ها رو تماشا میکردم این قد به حرفای گوینده ها و مجری ها دقت کرده بودم که  کل قوانین و تاکتیکا رو بلد شده بودم حتی بیشتر از داداشم. از من می پرسید این آفساید بود یا نه :))

 من واقعا توپ رو دوست داشتم و هر بازی که توپ ، حرکت ، هیجان توش باشه رو دوست داشتم. فوتبال دیگه محبوب بود. ولی همیشه مورد سرزنش پسرا قرار می گرفتم. البته بیشتر برادرم مثلا تعصبی و غیرتی!! بود:|

اینکه می گفتن تو پسری یا دختر خیلی ناراحتم میکرد، چرا پسرا هیجان حرکت و برخی ورزشها رو مالک خودشون میدونن؟ خیلی معذرت میخوام انگاری عضو بدنشونه و نشانه پسر بودنه!! :/ 

هنوزم که هنوزه همین حرفا رو بهم میگن ، با ترس و لرز فوتبالی رو پیگیری میکنم. همیشه دعوا میشه و همه علیه من وایمیستن ( البته بیشتر خانواده خودم) ومن تنهایی با دلیل جلوشون وایمیستم و از حقوق زنانه خودم دفاع می کنم!  البته دیگه کناره گیری کردم از پیگیری فوتبال و ورزش یا لااقل مخفیانه اینکار رو میکنم که جو متشنج نشه. دیگه اون ادم سابق نیستم خودم هم دیگه حالش رو ندارم.


البته این نکته رو باید خاطر نشان کنم که این حس مالکیت مرد به زن در گذشته و مبارزه زن برای گرفتن حقش تا به امروز که میگن دیگه زنا رییس شدن همش دلیل همون سرکوب هاست. خواسته های سرکوب شده ایی که الان مث یه عقده بر عکس میشه و زن میخواد مالک بشه. که این درست نیست و از اونور پشت بوم افتادنه. به نظرم هیچ کس نباید مالک دیگری باشه. آزادی در کنار اتصالات انسانی. مکمل بودن درسته. که وظیفه ی هر دو جنس هست. 

 پی نوشت : خیلی دلم میخواست از بچگی ورزشی رو حرفه ایی دنبال می کردم بخصوص اگه اون ورزش توپ داشته باشه. البته شنا اسب سواری رو هم خیلی دوست دارم.